مکتب دیکتاتورها( ياداشت دوم)
مکتب دیکتاتورها( ياداشت دوم)
[La scuola dei dittatoriَ]
نويسنده: اینیاتسیو سیلونه
مترجم: مهدي سحابي / نشر ماهي
(( در فرانسه مي گويند كه بهترين شكاربان كسي است كه قبلاً شكاچي بوده باشد. ص. 132
بالاخره به پايان رسيد. از آن كتابهايي كه دوست ندارم به آخر برسند. رمان مكتب ديكتاتورها را مي گويم. هر چند كه در قالب رمان نوشته شده امّا بيشتر جزوه ي درسي و كلاسي بود تا رمان.
اگر رمان محض مي بود خواننده مي خواست زودتر سرنوشت قهرمانان كتاب معلوم شود از همه مهمتر درك فكر اصلي نويسنده و رسيدن به هدف اصلي ادبيّات يعني استفاده از تجربه نويسنده براي دنياي بهتر.
در اينكه كتاب ارزش خواندن دارد و از آن فراوان مي توان آموخت جاي هيچ شكي نيست و نه اينكه مهدي سحابي آن را خوانده، پسنديده و ترجمه كرده تا خوانندگان فارس زبان هم از اين كتاب بي نصيب نباشند.
مطالب قابل يادداشت از كتاب زياد است چرا كه فبلا هم گفتم بيشتر حالت جزوه ي درسي كلاسي دارد و معلوم نيست كدام قسمت از آن در امتحان مي آيد پس بايد همه را خواند.
حال اگر مثل دانشجويي كه فقط جزوه ي درسي را مي خواند و از كل جزوه هم فقط قسمتهايي را علامت مي زند و مي خواند مجبور به انتخاب باشم اين چند جمله جاي تامل بيشتري دارد از نظر من و شايد شما كه آن را بخوانيد بخش هايي ديگر را بپسنديد.
شما هم بخوانيد و ديگر خوانندگان را از يادداشتهايتان بي نصيب نسازيد.
(( تجربه نشان داده است كه مراجعه به آراي هر چه بيشتر مردم به معني تحكيم دمكراسي نبوده و همچنين موارد متعددي ديده شده كه ارتجاع دقيقاً براي سركوب دموكراسي به آراي هرچه بيشتر مردم تكيه كرده است. اكثريّتي كه با شعور و جدان همراه نباشد، وسيله اي است كه از آن مي توان براي هركاري استفاده كرد. ص.126
(( گوبلز گفته كه توده مجموعه اي از انسان هاست كه ذاتاً ضعيف و تنبل و پست است. توده ماده اي بي شكل است. فقط پيشواي سياسي است كه مي تواند مردم را به صورت مردم و مردم را به صورت ملّت درآورد. ص.132
(( در فرانسه مي گويند كه بهترين شكاربان كسي است كه قبلاً شكاچي بوده باشد. ص. 132
(( كرامول مي گفت نُه دهم مردم از من متنفّرند امّا چه باك. چون فقط آن يك دهم باقي مانده مسلّح اند. ص.248
شێعر لای من